ازسوسیالیسم اخلاقی- تا صهیونیسم غیرسیاسی
نصرت شاد نصرت شاد

Martin Buber (1875-1965)

Hermann Cohen(1842-1918)

 

دین یهود ودو دسته ازفیلسوفان اش

 

مارتین بوبر،فیلسوف اتریشی،یهودی تبار،خواهان صهیونیسم غیرسیاسی وهمزیستی مسالمت آمیز بااعراب بود. هرمان کهن؛فیلسوف آلمانی یهودی تبار،بجای کمونیسم-،سوسیالیسمی اخلاقی راپیشنهاد نمود ومیگفت فلسفه چون درجستجوی پاسخ برای سئوالات خود،ناتوان است،پس آن یکی ازرشته علوم های تراژدیک است،یعنی 14 میلیون یهودی درسراسر جهان میان فلسفه لائیک و فلسفه مذهبی یهودی سرگردان هستند.

فلسفه دراسرائیل همچون فلسفه هند وفلسفه چین،متکی به فرهنگ کهن خودیعنی دین یهودبود.درزمان تشکیل دولت اسرائیل درسال 1948 تنهایک دانشکده ازسال 1928 درشهراورشلیم وجودداشت.درسال 1977 دانشکده های فلسفی آن کشوردارای 100استادفلسفه بودند.یک فلسفه اسرائیلی بومی مانند فلسفه انگلیسی ویافلسفه فرانسوی وجودندارد.اکثر فیلسوفان اسرائیل دردانشگاههای آمریکا واروپا تحصیل کرده اند وفلسفه های این کشورهارادراسرائیل نمایندگی میکنند.نخستین بارمورخی بنام یولیوس گوتمن(1950-1880)،کتاب "فلسفه یهودیت" رانوشت.کوشش غالب فیلسوفان یهودی،ترجمه آثار:یونانی،عربی،اسلامی،واروپایی،به زبان عبری بوده است.دههاسال است که فلسفه یهودتحت تاثیر نام هایی مانند: اسپینوزا،میمندی،کانت،شلایرماخر،کهن،کاسیرر،و بوبر است. بوبر بیشتردرآنتروپولوگی فلسفی اهمیت دارد وروی فلسفه علمی ودانشگاهی تاثیری نداشته است.فیلسوفی بنام برگمن میگفت که هومانیسم یهودی تنها دررابطه باخدا قابل تصوراست.فیلسوف دیگری بنام یشایاهو لایبوویتس؛یک دانشمند درعلوم تجربی بود که باتکیه به ارسطو،آثاری را منتشرکرد.اوخواهان جدایی دین ازسیاست گردید.دردین یهود نه پیش بینی،نه امیدظهورمسیحایی،و نه نجات الهی،هیچگاه بخش ضروری آن نبوده اند. اندیشمندی بنام گرشام شولن بیشترروی جنبه عرفانی دین وفلسفه یهود تاکیدداشت.

نسل دوم فلسفی متولد اسرائیل،اسامی مانند: ناتان رولن اشترایش، یوهوشوا بارهیلل، و پوپیتا هزراهین، هستند. ناتان رولت اشترایش زیرتاثیر فلسفه فنومنولوگی کانت و وایتهد است. هزراهین درمخالفت باکانت میگوید که فلسفه تعالی گرا ومتافیزیک اونتوانست به شکاکی فلسفی غالب شود. بارهیلل گرچه متکی به فلسفه کارناپ است ولی متافیزیک وفلسفه حدسی وفرضی اوراردمیکند. ازطریق بارهیلل،تحلیل زبانی،بخش مهمی ازفلسفه دراسرائیل گردیده است.اومیگوید که منطق وفلسفه زبان رابطه ای غیرقابل اجتناب ناپذیرباعمل دارند.

قوم یهود،متکی بخود،فاقدفلسفه بود،ولی توانست باترجمه آثارخارجی برای خودفلسفه ای بسازد.آنان نه دردوره باستان و حاکمیت فرهنگ یونان،بلکه دراواخرقرون وسطی باکمک اعراب ومسلمانان دارای فلسفه ای مذهبی شدند،چون تعداد زیادی ازآنان درکشورهای اسلامی میزیستند یادربخشی ازاروپا که اعراب حاکم بودند. دوفیلسوف مهم مذهبی یهود یعنی میمندی وابن رشد،هردو اندلسی بودند که درسدههای میانه باکمک فلسفه ارسطو وافلاتون میخواستند دینی عقلگرابوجود آورند وآثاری بزبان عربی نوشتند.. فلسفه سدههای میانه یهودازطریق اعراب تحت تاثیرافلاتون وارسطوبود.پیرامون نام اسرائیل،مورخین مینویسند که نوه ابراهیم،یعقوب یا اسرائیل نام داشت که به معنی مجاهدعقیده یا سربازخدا بود.این نام بعدهاتبدیل به نام یک قوم گردید.شکوفایی فلسفه یهود درزمان اندلس عربی درسدههای میانه بود.ازجمله توصیه های دین یهود به پیروان خود: احترام به خانواده وروزهای تعطیل،ممنوعیت کشتن جیوانات،محکومیت زنا،اخترام به مالکیت خصوصی،امربه صداقت محض،و جلوگیری از حرص،حسادت،و خودخواهی،بود.

بخش مهمی ازفیلسوفان یهودی غرب ازجمله هواداران وبنیادگذاران جریان فلسفی نئوکانتیسم بودند.این رشته فلسفی در آغازقرن بیست درآلمان،یکی ازرشته فلسفه های تعیین کننده بود. نئوکانتیست ها فکرمیکردند باکمک نظرات کانت میتوانند دیواری درمقابل ماتریالیسم وپوزیویتیسم بسازند وازآن طریق اززیر سئوال بردن فلسفه غرب جلوگیری کنند، گرچه نئوکانتیست ها به این نتیجه رسیده بودند که آنان نه میتوانند علم راانکارکنند ونه ازروی آن بگذرند. نئوکانتیسم به معنی کلاسیک،به یک فلسفه صرفا جدلی و ایده آلیستی دانشگاهی ودورازواقعیات اجتماعی گفته میشد.

          مارتین بوبر،فیلسوف مذهبی یهودی،اتریشی تبار،و پداگوگ،درسال 1878 دروین بدنیاآمد ودرسال 1965 دراورشلیم درگذشت.اونماینده صهیونیسم غیرسیاسی بودکه درسال 1938 بابقدرت رسیدن فاشیسم درآلمان،به فلسطین فرارنموده بود.اوباتفسیرافسانه های "قاصدیم"،یکی ازنمایندگان صهیونیسم فرهنگی نیزگردید. کوشش "قاصدیم" او مخالفت بایهودیان بنیادگرا در اسرائیل بود.وی دردانشگاه،فلسفه و تاریخ هنر تحصیل کرده بود.اوگرچه یکی ازبنیادگزار ان دولت اسرائیل بود ولی با جنبش صهیونیستی به رهبری "هرتسل" به مبارزه پرداخت.درنظراوصهیونیسم بایدبرای نوگرایی واصلاحات دین یهودکوشش نماید.اودرپایان عمربرای همزیستی اعراب واسرائیل ودیالوگ میان ادیان مختلف کوشش نمود. مارتین بوبررایکی ازمهمترین نمایندگان "فلسفه دیالوگ"بشمارمی آورند.اومیگفت که انسان فقط دررابطه باشخص دیگر،میتواند خودربشناسد،وتنها واقعیت میان دوفرد،هستی خدا میباشد.درنظراوچون هرانسانی دررابطه با انسان دیگر از طریق دیالوگ،خودرا می شناسد،پس زبان یک نقش مهمی درتفاهم دارد،وازطریق دیالوگ است که وجود خدا و واقعیت احساس میشوند.

ازجمله آثار مارتین بوبر : من وتو، مکاتبات 70ساله، قصه های یک خاخام، افسانه های بعل شم، سه مقاله درباره یهودیت، پرسشهایی ازخود،جوج ومجوج، مشکل انسان، قصه های قاصدیم، دونوع ایمان، مجموعه افسانه های قاصدیم، مجیدکبیر و جانشینانش،هستند.

کتاب قصه های قاصدیم او،معرفی زندگی وتفکریهودیان شرق اروپا درسدههای میانه است.درشرق اروپا، "صادقین کبیر" رهبرفکری ومذهبی مردم بودند.

          هرمان کهن ، - یکی ازبنیادگزاران مکتب نئوکانتیسم،ویکی ازاصلاحگرایان دین یهودبود. اوباتحقیقات دینی وفلسفی اش ،فلسفه دیالوگ بوبرراتحت تاثیرقرارداد.وی مدعی بودکه باکمک منابع قدیم یهودی میتواند عقلگرایی را معرفی کند.وی میگفت که سوسیالیسم نمیتواند بدون ایده الهی وجودداشته باشد.اودرفلسفه سیاسی اش ازماتریالیسم تاریخی فاصله گرفت وخواهان یک سوسیالیسم اخلاقی گردید.اومدعی بود که کمونیستها فقط به دیده اقتصادی به انسان مینگرند واورامحصول روابط اقتصادی میدانند.اومینویسد که وظیفه فلسفه آنست که نشان دهد چگونه شناخت اصلا اشیاء واجزاء شناخت،ابتدا درمغز وشعوربوجود می آیند. هرمان کهن درپایان عمر بسوی دین یهودوفلسفه دینی آن تمایل یافت.

کهن بااشاره به سوسیالیسم میگفت که مهمترین اهمیت کانت،ارزش سیاسی آثارش است،چون حتی ماتریالیسم وسوسیالیسم درتضادآشتی ناپذیرهستند؛- یکی مادی ودیگری اخلاقی.وظیفه فلسفه درنظراوتحقیق درباره شرایط شناخت علوم؛مخصوصا علوم تجربی است. هرمان کهن درکنار ناتورب،پایه گذارمکتب ماربورگ درنو.کانتیسم بود.بقول او اهمیت هنردریک سیستم فلسفی فقط کمک آن به تولیدآگاهی وفهم میباشد. هرمان کهن درسال 1842 درشرق آلمان بدنیا آمدودرسال 1918 دراسرائیل درگذشت. اودردانشگاه فلسفه تحصیل کرده بود.ازجمله آثاراو: تئوری تجربی کانت، دلایل اخلاقی کانت، دلایل استتیک کانت، سیستم فلسفی، منطق شناخت محض، اخلاق اراده محض، استتیک احساس مطلق، مفهوم دین درسیستم فلسفه، دین عقلی ازمنابع یهودی، و مجله ای برای شناخت روانشناسی خلق ها، بودند.


September 2nd, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي